جادوی درون

زیربنا و عاملی که تعیین میکنه تا چه میزان میتونی از نیروی جادویی درونت کمک بگیری، میزان عزت نفس و اعتماد به نفسیه که داری... برای دستیابی به موفقیت های چشمگیر داشتن اعتماد به نفسی مثبت و قدرتمند ضروریه!

اما قدرت در زندگی به چه معناست؟ آیا تا حالا بهش فکر کردی؟

احساس قدرت داشتن در زندگی یک معنی داره، که حس کنی شرایط زندگیت در کنترل تویه... و اگر به هر علتی موردی در زندگیت هست که مطابق میلیت نیست، میدونی و ایمان داری که باید این مورد رو تغییر بدی و این تغییر در حوزه ی قدرت تویه... موردیه که از پسش برمیای... به جرات می تونم بهت بگم که اگر بتونی چنین حس و باوری رو در خودت شکل بدی، محکوم به موفقیت و پیروزی میشی... دیگه هیچ عامل داخلی یا خارجی ای نمی تونه مانع پیشرفت و حرکتت بشه. اما یک سوال مهم؟!!!

چگونه میشه چنین حس و باوری رو در خود شکل داد؟!

اولین قدم اینه که یک اعتماد به نفس و عزت نفس عالی، مثبت و سازنده رو در خودت شکل بدی. تا زمانی که خودت و توانایی هات رو باور نداشته باشی، هیچ چیزی رو نمی تونی تغییر بدی. روش های متفاوتی برای ساختن یک اعتماد به نفس عالی وجود داره، اما در کل هیپنوتیزم و خودهییپنوتیزم یکی از سریع ترین، راحت ترین و خارق العاده ترین روش هاییه که می تونه چنین اعتماد به نفسی رو در تو شکل بده، چون به راحتی تمامی افکار، باورهای محدود کننده و موانع ذهنی رو از ناخودآگاهت پاک میکنه و باورهای مثبت و سازنده رو به صورت کاملا اتوماتیک جایگزین اونها میکنه...

دومین گام، اینه که انگیزه ای قوی و نیرومند رو در خودت شکل بدی که مدام تو رو به سمت جلو هل بده. چرا؟ چون تمام زندگی در هدف گذاری های کوچک و بزرگ در هر زمینه ای از زندگی مادی و معنوی و خلق اونها خلاصه میشه و هدف گذاری و تلاش برای خلق اونها بالا و پایین های خاص خودش رو داره، بنابراین اگر انگیزه ای قوی برای خلق و دستیابی به اهدافت نداشته باشی، نمی تونی تا زمان خلق نهایی هدفت ادامه بدی و استقامت داشته باشی.

بنابراین بسیار ضروریه که بدونی چرا هدف و خواسته ای که داری رو میخوای؟ باید تمامی این دلایل رو به وضوح مشخص کنی و در گام بعدی ببینی که در هر کدوم از این دلایل چه عاملی هست که بهت انگیزه میده... آیا این انگیزه ها درونیه؟ منظورم اینه که عاملی در درون تو وجود داره که بهت انگیزه میده، بهت میگه ادامه بده... برو جلو...تو میتونی... باید خلقش کنی، یا این عامل انگیزه دهنده بیرونیه؟ یعنی زمانی که هدفت رو خلق کنی و به خواسته ای که داری برسی، پاداشی در انتظارته؟

و گام سوم اینه که مهارت های کاریزما و رهبری گروه رو در خودت شکل بدی. چرا؟ چون همه افراد مثل هم فکر نمی کنن و افکار و عقاید و اهداف متفاوتی دارن. باید یاد بگیری که چگونه با همکاری و کار تیمی می تونی از دیگران درخواست کنی تا در دستیابی به اهدافت بهت کمک کنن و چگونه می تونی به دیگران کمک کنی تا به اهدافی که دارن برسن، تا در نهایت یک رابطه ی دو طرفه و برد- برد رو شکل بدی.