
هدف گذاری؛ شرط لازم برای کسب موفقیت
از
زندگی خود چه میخواهید؟ میخواهید در پایان روز، همین امروز، به چه چیزی
رسیده باشید؟ ۵ سال دیگر به کجا رسیدهاید؟ آیا اصلاً هدفی دارید؟ اگر چنین
است، آیا اهداف صحیح را برگزیدهاید؟ جواب شما به این چند سؤال ساده
میتواند نشان بدهد که آیا در زندگی خود موفق خواهید شد یا نه. هدف گذاری،
اثری جادویی دارد. وقتی هدفی برای خود انتخاب میکنید، موانع کنار میروند،
فرصتها از راه میرسند و انگار منابع مورد نیاز، خودشان را از غیب
میرسانند اما برای مهار کردن این جادو باید اهدافی چالش برانگیز، مشخص و
شفاف در حوزههای مختلف زندگی خود داشته باشید...
.........................................................................................................
این کلیپ انگیزشی را حتما ببینید...
به ادامه مطلب بروید...
هدف گذاری؛ شرط لازم برای کسب موفقیت
از
زندگی خود چه میخواهید؟ میخواهید در پایان روز، همین امروز، به چه چیزی
رسیده باشید؟ ۵ سال دیگر به کجا رسیدهاید؟ آیا اصلاً هدفی دارید؟ اگر چنین
است، آیا اهداف صحیح را برگزیدهاید؟ جواب شما به این چند سؤال ساده
میتواند نشان بدهد که آیا در زندگی خود موفق خواهید شد یا نه. هدف گذاری،
اثری جادویی دارد. وقتی هدفی برای خود انتخاب میکنید، موانع کنار میروند،
فرصتها از راه میرسند و انگار منابع مورد نیاز، خودشان را از غیب
میرسانند اما برای مهار کردن این جادو باید اهدافی چالش برانگیز، مشخص و
شفاف در حوزههای مختلف زندگی خود داشته باشید...
هدف
به زندگی جهت میدهد و آن را از روزمرگی و بطالت خارج میکند. وقتی هدفی
دارید، روی فعالیتهایی که منجر به کسب آن هدف میشود، تمرکز میکنید و
فعالیتهای غیرمرتبط و مزاحم را کنار میزنید. بیشتر کار میکنید و کمتر
ناامید میشوید. در مقابل، آنهایی که هدفی ندارند، زندگیشان چندان رضایت
بخش و مولد نیست. تحقیقات نشان داده که هدف گذاری باعث افزایش بهره وری
میشود اما هدف گذاری یعنی چه؟ هدف گذاری فرآیندی است که شما طی آن برای
خودتان اهدافی شخصی تعیین میکنید. اهدافی که قابل سنجش و البته چالشی
هستند. چرا چالشی؟ چون اگر اهدافتان دم دستی و آسان باشند، عملکرد شما را
چندان تغییر نمیدهند.
اگر مصمم هستید که برای خودتان هدف گذاری کنید، بد نیست در این شش گام، متن را همراهی کنید:
▪ گام اول: چند حوزه مختلف برای موفقیت خود انتخاب کنید
باید
برای تمام حوزههای اصلی زندگی خود هدف داشته باشید. این اهداف میتوانند
حوزههای مختلفی را شامل شوند که البته عمدهترین آنها عبارتاند از
حوزههای مالی، روابط اجتماعی، خانواده، کار، معنویت، سلامت و تندرستی،
افزایش ظرفیتهای فردی و سبک زندگی.
▪ گام دوم: اهدافتان واضح باشد
باید
به وضوح بدانید که چه میخواهید. اهداف مبهمی مانند «من میخواهم خوش بخت
شوم» یا «میخواهم مردم مرا تحسین کنند» دست یافتنی نیستند. برای خلق اهداف
خود از فرمول SMART استفاده کنید.
طبق این فرمول، اهداف باید چنین باشند:
ـ خاص (Specific): هدف باید به نحوی بیان شود که واضح، دقیق و خاص باشد. هدف مبهم به درد نمیخورد.
ـ قابل سنجش (Measurable): هدف باید قابل سنجش باشد یعنی باید بتوانید بسنجید که تا چه اندازه به هدف خود نزدیک شدهاید.
ـ
دست یافتنی (Attainable): هدف باید دست یافتنی باشد چون اگر غیرممکن باشد،
خیلی زود دلسرد میشوید و خود را کنار میکشید. در عین حال، هدفتان باید
چالشی باشد. تمرکز روی این چالش، به شما انگیزه میدهد.
ـ واقع
بینانه/ ارضاکننده (Realistic/ Rewarding): هدفتان باید هدفی واقع بینانه
باشد و تحقق آن مفهومی در پی داشته باشد. مثلاً یادگرفتن زبان فرانسوی به
صرف اینکه شما به این زبان علاقه مندید، راه به جایی نمیبرد مگر اینکه
تسلط به زبان فرانسه بتواند تأثیر بارزی در سبک زندگی و وضعیت آینده شما
داشته باشد.
ـ مبتنی بر زمان (Time based): لازم است که برای
رسیدن به هدف خود یک جدول زمانی داشته باشید و یک ضرب الاجل برای آن در نظر
بگیرید وگرنه هرگز روز پایان را نخواهید دید.
اگر
حروف انگلیسی ابتدای این ۵ مورد را در کنار هم قرار بدهید، واژه SMART
(هوشمند، هوشمندانه) را خواهید داشت. به دو نمونه از یک هدف هوشمندانه توجه
کنید:
۱ من میخواهم تا آخر امسال در بین ۱۰ درصد از برترین فروشندگان شرکت قرار بگیرم.
۲ من هر سال ۲۰ درصد به درآمد خود اضافه خواهم کرد.
▪ گام سوم: اهداف خود را بنویسید
باید
اهداف خود را بنویسید. هدفی که روی کاغذ آورده نشود، فقط «خواب پنبه دانه
دیدن» است و بس. برای اهداف خود فهرستی تهیه کنید. اولین چیزهایی را که در
مورد این اهداف به ذهنتان میرسد، بنویسید و طی امروز و روزهای بعد آنها
را چند بار بازخوانی و ویرایش کنید تا بالاخره بشود آن چه واقعاً
میخواستید. نوشتن اهداف اهمیت زیادی دارد. فقط فکر کردن به اهداف کافی
نیست. نوشتن باعث میشود تا هر کدام از آنها هویتی مستقل داشته باشند.
بهتر است اولین مجموعه از اهدافتان به ۴ تا ۶ هدف محدود شود تا بتوانید
بهتر و بیشتر روی آنها تمرکز کنید.
▪ گام چهارم: برنامه خود را مکتوب کنید
هدف،
آرزو نیست. برای تحقق آن باید کاری بکنید. ضرب الاجل را دقیقاً تعیین
کنید. قصد از هدف گذاری این است که شما روی هدف تمرکز و برای آن انرژی
داشته باشید. فرض کنید هدفتان این بوده که ظرف شش ماه، داستانی را منتشر
کنید. باید این هدف را به اهداف ریزتر و ماهانه تقسیم کنید. مثلاً تمام
کردن ۲ فصل از کتاب در هر ماه. برای سنجش میزان پیشرفت خود
باید اهداف خود را از این هم ریزتر کنید. مثلاً نوشتن روزی هزار کلمه.
حالا اگر از منظر روزانه به هدف خود نگاه کنید، به راحتی دستگیرتان میشود
که آیا این هدف واقع بینانه هست یا نه البته ممکن است اهداف خود را طور
دیگری تقسیم کنید و واحدهای زمانی متفاوتی را در نظر بگیرید. به محض اینکه
هدفی هفتگی یا روزانه را تعیین کنید، خواهید فهمید که آیا آن هدف دست
یافتنی هست یا نه. بعد هم میتوانید سراغ مجموعه اهداف خود بروید و ببینید
که در عمل چه کار میتوانید بکنید. آیا میتوانید در مورد آنها به هدفی
روزانه دست پیدا کنید.
▪ گام پنجم: اهداف خود را همیشه در ذهن داشته باشید
مرتباً
اهدافتان را به خودتان یادآوری کنید. آنها را روی کارتی بنویسید و
درساعاتی از روز ازجیب یا کیف بیرون بیاورید و به خودتان یادآوری کنید. قبل
از اینکه از منزل خارج شوید، روی تکه ای کاغذ، چیزی در باره هدف خود
بنویسید و آن را کف اتاق یا سالن بیندازید. وقتی که برگردید، با دیدن آن
تکه کاغذ دوباره به یاد هدفتان خواهید افتاد. از خودتان بپرسید که امروز
برای نزدیک شدن به هدفتان چه کار مفیدی کردهاید. به همه اطرافیان خود
بگویید که چه هدفی در ذهن دارید. از هر کار شاخصی که برای نزدیکتر شدن به
هدف خود انجام دادهاید، یادداشت بردارید. دایما به هدف خود و به پیشرفتی
که داشتهاید فکر کنید.هر شب قبل از خواب به خودتان یادآوری کنید که امروز
برای نزدیکتر شدن به هدف چه کاری انجام دادهاید. در خیال خود مجسم کنید
که وقتی به هدف میرسید چه حس خوبی خواهید داشت. نتیجه نهایی کار خود را در
ذهن به تصویر بکشید و با همان تصویر ذهنی به خواب بروید.
اصل «خواستن، توانستن است» را به خاطر داشته باشید. آنچه فکرش را میکنید همان چیزی است که در آینده نصیبتان خواهد شد.
▪ گام ششم: برای هدف خود، هر روز «یک کاری» انجام بدهید
هدفها
به خودی خود محقق نمیشوند. هدف گذاری وسیله ای است برای اینکه به شما
انگیزه بدهد. شما باید هر روز، کاری را برای رسیدن به هدف انجام بدهید. این
کار نباید حتماً خیلی بزرگ یا خیلی مهم باشد. فقط باید کاری، یک کاری را
انجام بدهید. به تدریج که هر روز کاری را برای هدف خود انجام میدهید،
خواهید دید که یافتن کار بعدی در روزهای آتی، آسانتر خواهد بود. مجموعه
این کارها به تدریج به سمت هدف شتاب خواهد گرفت و پیشرفت شما سریعتر و ناخودآگاه تر خواهد بود.
● غلامحسین پیروانی: گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی!
درباره
هدف گذاری من معتقدم که نباید روزها را به بطالت گذراند و باید حداکثر
استفاده را از روزهای عمر داشت: «گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی/ با قلم
نقش حبابی بر لب دریا کشید.»
باید از تک تک لحظههای زندگی به
نحو احسن استفاده کرد و این ممکن نیست مگر اینکه برای تمام زندگیمان هدف
گذاری داشته باشیم و با برنامه ریزی اصولی راه را برای رسیدن به هدفهایمان
هموار سازیم.
● رضا رویگری: مگر بدون هدف هم میشود؟
«مگر
میتوان بدون هدف گذاری کاری را هم پیش برد؟» رضا رویگری بیش از آنچه که
فکر میکنید برای فردایش هدف گذاری دارد و همیشه از آن نتیجه گرفته است:
«من همیشه برنامهها و کارهایم را روی کاغذی مینویسم و جایی میگذارم که
همیشه جلوی چشمم باشد. قبل از آغاز سال هم این کار را برای سال جدید انجام
میدهم تا بدانم زندگیام به چه سمتی میرود و چه کارهایی را انجام دادهام
و چه کارهایی باقی مانده است. هیچ وقت از کارهای سخت نمیترسم چون معتقدم
نیروی درون ما آن قدر قوی است که تمام غیر ممکنها را میتواند به ممکن
تبدیل کند.»
● در حاشیه: ببخشید هدف شما؟
پسیرو:
هدف، شکست ایران! این مطلب را ما زمانی نوشتیم که هنوز مسابقه برگزار نشده
بود اما شما زمانی میخوانید که مسابقه تمام شده؛ الان که هفته آخر ماه
اسفند است، سرمربی تیم ملی فوتبال عربستان گفته است که: «هدف اصلی من این
است که تیم ایران را در خانهاش شکست دهم.» راستی، پسیرو به هدفش رسید؟
● مهران مدیری: خودمان هم بدمان نمیآید!
مهران
مدیری، کارگردان مجموعههای پرسروصدا هم درباره هدف مجموعه مرد هزارچهره و
دوهزار چهره گفته است که: «طرح این مساله که یک انسان چگونه با تمایل به
شهرت، ثروت و قدرت که در همه ما هست، آن گونه سرگرم میشود که یادش میرود
جایگاه و کار اصلیاش چیست. نشان دادن این موضوع که چگونه روابط غلط
اجتماعی ما را اشتباهی در جایی که قرار نیست باشیم قرارمان میدهند و ما هم
بدمان نمیآید!»