روانشناسی موفقیت به روش NLP

موفقیت اتفاقی نیست...برای موفق شدن باید قواعد آن را بیاموزید...

موفقیت اتفاقی نیست...برای موفق شدن باید قواعد آن را بیاموزید...

به نام خالق موفقیت هایی از جنس جوانی
سلامی به گرمی نفس های منو تو...
این وبگاه تقدیمی است به نسل جوان و نوجوان این سرزمین که با همه کم توجهی ها باز هم مردانه می جنگند و نیز همه کسانی که خواهان موفقیت هستند.
در این وبگاه که بر اساس اصول علم NLP در روانشناسی موفقیت پایه گذاری شده است، مطالب بسیار متنوع مرتبط با موفقیت گنجانده شده است.
این اصول تمامی جنبه های موفقیت از جمله موفقیت های تحصیلی، شغلی، مالی، اجتماعی، فردی و ... را در بر می گیرد.
همچنین سعی شده است که برای هر پست یک کلیپ ویدئویی نیز برای افزایش انگیزه و علاقه شما به مطالب، قرار داده شود.
این وبگاه در نوع خود اولین وبسایت ایرانی می باشد که بصورت کاملا تخصصی مباحث مرتبط با موفقیت را بررسی و منتشر می نماید.
از آنجایی که خود را مبرا از اشتباه نمی دانیم لذا خواهشمندیم ما را از نظرات گرانقدر خود محروم نفرمائید.
هرگونه انتقاد و پیشنهاد را با ما در میان بگذارید تا در بهبود عملکرد خود نهایت دقت را داشته باشیم.
تنها امید و دلگرمی ما، شمایید...
سپاس که نگاه هایتان را به ما می بخشید...
با تشکر...
محمدکاظم نگین تاجی( مدیریت وبگاه)

بایگانی

۲۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

http://abasmanesh.com/uploads/article/1408345084.jpg


   این کلیپ انگیزشی را حتما دانلود کنید...


هستم اگر می‌روم...    

 شاید نخستین بار با شنیدن یا دیدن این عنوان سئوالاتی در ذهن ما پیش آید که چه کسانی انسان‌های موفق هستند و ما باید برای موفق شدن چه ویژگی‌هایی را در خود پرورش دهیم و یا عوامل رسیدن به آن کدام‌اند؟ قبل از هر باید به تحقق هدف‌هایمان باور داشته باشیم، در واقع ما انتظار آنچه را که داریم به دست می‌آوریم. موفقیت در طول زندگی هر انسانی وجود دارد و رسیدن به آن به تلاش‌های خود انسان بستگی دارد، بعد از این که فکر موفقیت در زندگی‌مان به وجود آمد و جزو هدف‌هایمان شد به زمینه‌های هموار کردن آن می‌پردازیم. در ابتدای راه باید سخت کوشی، تلاش، تقویت روحیه و حرکت روبه جلو داشت، چرا که پافشاری عامل اصلی پیروزی است و موفقیت ما به تلاش ما بستگی دارد نه اقبال ما. قرآن کریم می‌فرماید: «لیس اللا نسان الا ما سعی» ممکن است در ابتدا کسی روحیه کار وتلاش را داشته باشد، ولی وقتی با سختی‌ها مواجه می‌شود فوق العاده ناتوان شده و آن روحیه را از دست دهد، لذا بردباری پشتوانه کار و تلاش ماست


به ادامه مطلب بروید...

محمدکاظم نگین تاجی

http://abasmanesh.com/uploads/article/Success4.jpg



موفقیت انگیزه می‌خواهد    

 

  مقایسه باانگیزه‌ها و بی انگیزه‌ها  

 

همه ما می‌خواهیم آدم‌های موفقی باشیم؛ موفق در تحصیل، کسب درآمد، زندگی خانوادگی، ارتباط با دیگران و... اما حقیقت این است که نه تنها همه ما آدم‌های موفقی نیستیم؛ بلکه تعداد بسیار کمی از ما در گروه آدم‌های موفق جای می‌گیرند، تعداد کمی که مورد تحسین و گاه حسادت ما نیز هستند. ما هم می‌خواهیم ذره ای شبیه آن‌ها باشیم. چه باید بکنیم؟ آن‌ها چه دارند که ما نداریم؟ ...دیوید کلارنس مک کله لند، روان شناسی بود که مدت‌های زیادی در این باره کار کرد. مقاله‌هایی درباره زمینه ضریب هوشی و شخصیت‌ها نوشت و خصوصاً روی موضوع روابط و انگیزش کار کرد. این روان شناس نیازهای درونی ما را ناشی از مشاهده‌های اجتماعی و تجربه‌های ما می‌دانست مثل نیاز به کسب قدرت برای اینکه به میل ما رفتار کنند یا نیاز به کسب موفقیت و یافتن مهارتی خاص برای انجام دادن کارهای مشکلی که از عهده دیگران برنمی آید و نیاز به ایجاد ارتباط با دیگران برای ارضای وجه اجتماعی شخصیتی که داریم. نکته جالب تحقیق او نتیجه ای بود که به دست آمده بود. او به این نتیجه رسیده بود که نیاز به کسب موفقیت در ارتباط پیدا کردن با دیگران و به دست آوردن قدرت بیش‌ترین انگیزش را در افراد ایجاد می‌کند.


به ادامه مطلب بروید...

محمدکاظم نگین تاجی

http://abasmanesh.com/uploads/article/Wish.jpg




یادتان باشد که شما خودتان منبعی از آن چیزهایی هستید که می‌خواهید به دست آورید.

منتظر نباشید تا چیزی را به ارث ببرید یا از فضا چیزی به دستتان برسد. می‌توانید به آن چیزهایی که می‌خواهید برسید، فقط باید بر روی افکار، احساسات و خواسته‌هایتان کار کنید.

 

۲ به این نکته توجه داشته باشید که به آن چه می‌خواهید دست یابید بسیار مهم‌تر از نتیجه‌ی آن است.

خیلی مهم است که افکارتان را تغییر دهید و باورهایتان را پیرامون آن چه می‌خواهید به دست آورید، متمرکز کنید. به محض این که به چگونگی کار تسلط پیدا کنید، می‌توانید به هر آن چه که می‌خواهید هر وقت که دوست داشتید، دست یابید. یک ضرب المثل قدیمی می‌گوید: «باید برای زنده ماندن، یاد بگیری که چگونه ماهی گیری کنی.»هر زمانی که واقعاً «خواستار چیزی باشید، این افکارتان است که به شما کمک می‌کنند و در دست یابی به خواسته اتان همراهی‌تان می‌کند. با اراده و تسلط بر افکار و احساساتتان برای خواسته اتان تلاش کنید. هر چقدر هدف و خواسته اتان واضح‌تر باشد، راحت‌تر به آن چه می‌خواهید، می‌رسید.»

به ادامه مطلب بروید...

 

محمدکاظم نگین تاجی

http://abasmanesh.com/uploads/article/Spirituality.jpg




هفت قانون معنوی موفقیت  

 
نخستین قانون موفقیت قانون توانایی مطلق است. این قانون مبتنی بر این واقعیت است که مادرجوهرآگاهی مطلقیم. آگاهی مطلق، توانایی مطلق، وحیطه تمامی امکانات وخلاقیت نامحدود است.
آگاهی مطلق، جوهرمعنوی ماست. همچنین بیکران ونامحدود بودن، شادمانی محض است. حیطه توانایی مطلق، ضمیر خودتان است. وهرچه طبیعت راستین خود را بیشترتجربه کنید، به حیطه توانایی مطلق نزدیک‌تر خواهید شد.


● کاربرد قانون توانایی مطلق


۱ با رعایت سکوت روزانه وبودن محض، با حیطه توانایی مطلق در تماس خواهم بود. همچنین دست کم روزی دو بار به تنهایی، تقریباً «به مدت نیم ساعت صبح ونیم ساعت غروب به مراقبه سکوت خواهم نشست.»


۲ هرروز مدتی را در ارتباط با طبیعت ونظاره خاموش هوشمندی درون هرموجود زنده خواهم گذراند. خاموش به تماشای غروب آفتاب یا گوش دادن به صدای اقیانوس یا جویبار یا به بوییدن عطرگلی خواهم نشست در وجد سکوتم وبا ارتباط با طبیعت، از تپش حیات اعصار حیطه توانایی مطلق ونامحدود –محفوظ خواهم شد.

محمدکاظم نگین تاجی

http://abasmanesh.com/uploads/article/DNA-Secret-and-Law-of-Attraction.jpg




راز DNA و قانون جذب

دانشمندی برای تحقیق یک رشته DNA انسان را در لوله ی آزمایش در حالت خلا قرار داد و همین جا بود که مسئله ایجاد شد . زیرا خلاء کامل وجود ندارد و همیشه فوتون های نور و انرژی حضور دارند . نکته ی قابل توجه این است که در ابتدائی ترین سطح هستی ، همه چیز از انرژی و آگاهی تشکیل شده است . پس تمام این فوتون ها به صورت تصادفی در این لوله ی خلاء حضور دارند و حالا این محقق یک رشته DNA را به داخل لوله تزریق می کند . شاید بپرسید دلیل این کارها چیست ؟


فوتون های نور به طور خودکار در اطراف DNA صف کشیدند . اهمیت موضوع در این است که اگر خوب فکر کنیم می بینیم که DNA ما که رمزگذاری ژنتیکی مان است و در واقع همان چیزی است که ما هستیم ، تاثیری مستقیم بر روی انرژی دارد که همان چیزی است که جهان را تشکیل می دهد . سپس محقق DNA را از لوله بیرون آورد شاید با خود فکر کنید که حالا دیگر فوتون ها باید به وضعیت تصادفی قبلی شان برگردند اما این چنین نشد !!! و سرجایشان باقی ماندند ، این چیزی است که اسمش را « اثر شبح » گذاشته اند . این حکایت به دلایلی دارد که DNA شما تاثیری مستقیم در چیزهایی دارد که دنیا را تشکیل می دهند . موردی قابل تامل دیگر این است که ما تقریبا از 25 درصد DAN خود استفاده می کنیم و 75 درصد باقی مانده آن ، غیرفعال باقی می ماند . مثل این است که در بعضی جاها کسی آن را از برق کشیده باشد و علم انسان هنوز نتوانسته است دلیلی برای آن بیابد .


در پی این تحقیقات موسسه ای به نام هارت مث ، تحقیقات زیاد و فوق العاده ای در حیطه ی قلب انجام داده است . شما مطلع هستید که جنینی در رحم مادر است ، قلبش پیش از مغزش شکل می گیرد . قلب شما قابلیت شناختی خودش را دارد . جالب اینجاست که قلب یک میدان انرژی دارد که خودش را تا چند متر خارج از بدن هم می تاباند . پس زمانیکه می گوییم : « ببین قلبت چه می گوید » یا « به قلبت مراجعه کن » ، این فقط یک استعاره نیست . قلب هم قابلیت های شناختی خودش را دارد . این موسسه در مورد کسانی که در معرض احساس خشم ، درماندگی یا افسردگی شدید ( هر چیزی که آنها را احساسات غیر مثبت می نامیم ) قرار می گیرند نیز به کشف مهمی دست یافت .


DNA این افراد در چنین حالتی به طور قابل مشاهده ای سفت تر به دور خودش می پیچد ! هر قدر هم که DNA سفت تر شود مقدار کمتری از آن مورد استفاده قرار می گیرد . از سوی دیگر DNA در کسانیکه در وضعیت تمرکز ، آرامش ، صلح ، قدردانی و شکرگذاری ، قرار می گیرند ، شروع به باز شدن و از هم گشوده شدن می کند و صاف می شود . هر چه DNA شل تر و بازتر شود بخش بیشتری از آن به کار می افتد . خیلی شگفت انگیز است . اینگونه نیست ؟

محمدکاظم نگین تاجی

http://abasmanesh.com/uploads/article/Talk-with-your-DNA-and-your-desires-brush.jpg




با DNA خودت صحبت کن و به خواسته ات برس

مغز و DNA شما ، مراکز ذخیره ی اطلاعات هستند که از طریق هوشیاری ، آگاهی و احساسات این اطلاعات را منعکس می کنند . جالب است بدانید که قلب ، این ویژگی را دارد که تو را سالم نگه دارد . تمرکز روی موارد مثبت با کیفیت ، موجب بالا رفتن توانایی DNA در تولید پروتئین حیاتی بدن و کسب اطلاعات درون کائناتی می شود . عملکرد موفقیت آمیز DNA به طول موج و فرکانس هماهنگ و احساسی که از خودت بروز می دهید بستگی دارد . وقتی افکار و احساساتت را روی موارد مثبت یا منفی متمرکز کنی ، فرکانس های DNA بیشتر و یا کمتر می شود که موفقیت یا ناکامی تو را در پی دارد . تو باید به هوشمندی DNA و الهام بخشی انرژی قلبی ات یقین داشته باشی . این باور علاوه بر این که روی بینش دنیوی ات تاثیر می گذارد ، موجب سلامتی و موفقیت تو در زندگیت نیز می شود . در بین مارپیچ های DNA چندین پل ارتباطی چند بعدی وجود دارد . این پل ها باعث می شوند که در بین تمام ابعاد فرکانسی یعنی DNA و همچنین در دنیایی که زندگی می کنی ، تبادل اطلاعات صورت بگیرد . یادت باشد که در ذهن کائناتی همه چیز و همه کس حاصل ارتعاش و انرژی است .


همانطور که می دانی افکار ، احساسات را خلق می کند و به این طریق تو حال و هوای خاصی را از خودت نشان می دهی . اگر افکارت مثبت باشد ، حال و هوای خوب از خودت ساطع می کنی و اگر افکار تو منفی باشد ، حال و هوای بد و منفی از تو ساطع می شود که بر اساس آن روی خودت ، دیگران و کائنات به صورت مثبت یا منفی تاثیر می گذاری . همین احساسات و عواطف ، ارتعاشاتی را درون DNA ایجاد می کند . DNA به وسیله ی کرم چاله ( در فیزیک یک پل میانبر فرضی در فضا و زمان است دو گستره ی جدا از یک فضا و زمان را به یکدیگر پیوند می دهد . کرم چاله ها مسافت و زمان لازم برای رسیدن از یک نقطه به نقطه ی دیگر را کوتاه می کنند . به کرم چاله ، پل اینشتین روزن هم می گویند ) از تمام ابعاد کائنات اطلاعاتی را جذب می کند که این اطلاعات به ذهن و ضمیر خودآگاهت منتقل می شود و تو با ایجاد حالتی مناسب مانند حس آرامش ، آسودگی خاطر و تفکر مثبت در وجود خودت ، می توانی با طول موج این اطلاعات همنوا شوی تا به خواسته هایت برسی و موفق شوی .


نکته ی بسیار مهم این است که نوسان مغناطیسی کرم چاله ها در DNA تو حکم میانبر را دارد که به بخش های دیگر کائنات از جمله به جهان موازی ( جهان موازی جهانی است که هر چیزی که در زندگی تو رخ نمی دهد و دلت می خواهد رخ دهد در آن اتفاق می افتد ) منتقل می شود . به عبارتی هر چیزی که در زندگی تو رخ نمی دهد در جایی دیگر اتفاق می افتد . در تمام این رویدادها ، اطلاعات وسیعی وجود دارد که تعدادی از آن ها را می خواهی و نسبت به تعدادی از آنها را می خواهی و نسبت به تعدادی از آنهابی رغبت هستی . این اطلاعات شامل اطلاعاتی که فعلا در ذهن و ضمیر ناخودآگاه تو نیست نیز می شود .


بدین ترتیب این که چه چیزی را به کتابخانه ی اطلاعاتی ات جذب کنی ، فقط و فقط به انتخاب خودت بستگی دارد . این مورد را هم از طریق امواج هولوگرافیکی موجود در DNA خود انجام می دهی . یعنی هر چیزی را که از گنجینه ی درون کائنات درخواست کنی ، مستقیما به تو تحویل داده می شود . گاهی اوقات تو آن را شم و شهود یا آگاهی درونی می نامی که روند آن از سرعت نور هم سریعتر است و این همان مواقعی است که به دلت برات شد فوری برایت عملی می شود . دقت کنید که DNA مانند یک شبکه ی اینترنتی به عنوان عامل اطلاعاتی و انرژیکی در ابعاد مختلف کائنات عمل می کند . از آن جایی که DNA حامل اطلاعات با DNA موجود برای ساخت پروتئین متفاوت است آنرا DNA بی صدا یا بنجل می نامند . در واقع 90 % از دی ان ای بدن تو از این نوع است و به هیچ عنوان هم ساکت و بنجل نیست . بلکه پایه و اساس زبان و گفتگوی بشری است .


جنبه ی مافوق ارتباطی آن یعنی ارتباط آن با تمام ابعاد زندگی در کائنات در امواجی به نام سیلتن ( امواج قوی موقتی که می تواند اطلاعات را برای مدت طولانی در خود نگه دارد ) ذخیره شده است .با توجه به موارد بالا تو می توانی با DNA خودت حرف بزنی و از خواسته هایت آگاهش کنی و همچنین هر اطلاعاتی را که بخواهی از آن به دست بیاوری . نکته ی مهم این است که برای تبادل اطلاعات با DNA و رسیدن به خواسته هایت از این طریق باید فرکانس خود را آن قدر بالا ببری تا با فرکانس DNA خود همنوا شوی .

محمدکاظم نگین تاجی

http://abasmanesh.com/uploads/article/success3.jpg




فرمول موفقیت چیست؟

یکی از ویژگی‌های افراد موفق هدفمند بودن آن‌هاست. با هدفمندی و یافتن راه های صحیح دست یابی به اهداف، تغییرات مطلوب بسیاری را می‌توان در زندگی بوجود آورد.

در اینجا با فرآیند هدف گذاری آشنا می‌شویم.

 

الف - تعیین خواسته‌ها


ابتدا باید خواسته های خود را به روشنی مشخص کنید. در زندگی روزمره چه چیزهایی وجود دارد که شما را ناراحت می‌کند و مایل هستید آن را تغییر دهید؟ به چه موضوعاتی اشتیاق دارید؟ چه چیزهایی کیفیت زندگی شما را تغییر می‌دهد؟ چه موضوعاتی احساس رضایتتان را افزایش می‌دهد؟ دلتان می‌خواهد چه مطالبی را بیاموزید؟ چه مهارتی فراگیرید؟ چه خصلتی به وجود آورید؟ چه تصمیمی در زمینه مالی باید بگیرید؟ چه آرزوهایی دارید؟ چه خدماتی از شما ساخته است؟ چه چیزهایی زندگی‌تان را کمی راحت‌تر می‌کند؟ و...
این‌ها سوالاتی هستند که به شما کمک می‌کنند، به تصویر روشنی از خواسته‌ها و نیازهای خود برسید. خواسته‌ها و اهداف خود را در این هشت حیطه مشخص کنید:


١. اخلاقی و معنوی
٢. تحصیلی
٣ . شغلی
٤. مالی
٥. سلامت جسمانی
٦. سلامت روانشناختی
٧. اجتماعی
٨. تفریحی

 

ب - انتخاب اهداف


به فهرستی که از خواسته های خود تهیه کردید مراجعه کنید و از بین آن‌ها:
٤ هدف بلند مدت (اهدافی که دستیابی به آن‌ها ماه‌ها یا سال‌ها طول می‌کشد)
۴ هدف میان مدت (اهدافی که دست یابی به آن‌ها هفته‌ها یا چند ماه طول می‌کشد) و
۴ هدف کوتاه مدت (کاری که می‌توانید طی چند روز یا کمتر انجام دهید)
انتخاب کنید.
سپس این ۱۲ هدف انتخاب شده را ارزیابی کنید و مناسب‌ترین آن‌ها را برگزینید. جهت ارزیابی فاکتورهای زیر را درنظر بگیرید. شدت علاقه و اشتیاق شما برای هر هدف چقدر است؟ رسیدن به این هدف چقدر می‌تواند کیفیت زندگی شما را تغییر دهد؟ چقدر زمان، تلاش، استرس یا پول برای رسیدن به این هدف باید صرف کنید؟ چه موانعی در رسیدن به هدف وجود دارد؟
و در نهایت از هر یک از اهداف بلند مدت، میان مدت وکوتاه مدت، یک هدف را که احتمال دستیابی به آن بیشتر است و با توجه به فاکتورهای ذکر شده از فیلتر شما گذشته است را انتخاب کنید. به اینصورت شما تا اینجا 3 هدف را برای خود مشخص کرده‌اید.


ج - برنامه ریزی برای اهداف


حال وقت آن است که ببینید چگونه، کی، کجا و به کمک چه کسانی به اهداف خود دست می‌یابید. مراحلی را که برای رسیدن به هدف لازم است در یک چارچوب زمانی فهرست کنید.
ببینید چه خصلت‌ها یا مهارت‌هایی را برای رسیدن به هدف باید در خود ایجاد کنید. چه عواملی ممکن است مانع اجرای برنامه‌ی شما شود و چه نیروهایی شما را به سمت هدف سوق می‌دهد. با شناسایی این عوامل و پیش بینی راهکارها با آمادگی بیشتری وارد مرحله عمل می‌شوید. می‌توانید با گفتن مراحل دستیابی به هدف، به یکی از دوستان یا اعضای خانواده، خود را برای اجرای برنامه متعهد کنید.


د - عمل


بدین ترتیب شما دارای مجموعه ای از اهداف هستید که تکلیف خود را با آن‌ها می‌دانید چرا که برای رسیدن به آن‌ها دارای یک برنامه مشخص با چارچوب زمانی روشن هستید. آستین‌ها را بالا بزنید حالا نوبت اجراست، به برنامه عمل کنید، اما شادی و لذت را فراموش نکنید. ما می‌خواهیم با شادمانی به هدف برسیم نه اینکه ابتدا به هدف برسیم بعد شادی کنیم. وقتی در مسیر تغییر و تکامل باشیم و مسئولیت رفتارمان را خود، به عهده بگیریم احساس شادی و رضایت دور از انتظار نیست.وقتی به هدف‌ها نزدیک می‌شوید بلافاصله هدفی تازه انتخاب کنید. هر هفته حداقل یک هدف کوتاه مدت را انجام دهید چرا که موجب تقویت روحیه شده و شما را برای رسیدن به اهداف بزرگ‌تر یاری می‌کند.

 

ﻫ - بازنگری


نحوه عملکرد خود برای رسیدن به هدف را بازنگری کنید. اگر متوجه شدید که لازم است تغییراتی لحاظ شود انعطاف پذیر باشید و با ترمیم و تصحیح مراحل، احتمال رسیدن به هدف را افزایش دهید. ببینید کجای کار ایراد داشته، شاید اطلاعات شما ناکافی بوده، شاید اهداف شما واقع بینانه نبوده یا اینکه اشکالی در برنامه ریزی وجود داشته، شاید مدیریت زمانی ضعیف بوده و گاهی هم ترس از شکست مانعی است در رسیدن به هدف. در هر صورت فرضیات و شیوه کار خود را آنقدر عوض کنید تا به هدف برسید.
فراموش نکنید که:


« بیشتر مردم همان اندازه خوشبختند که خودشان می‌خواهند »

محمدکاظم نگین تاجی

http://abasmanesh.com/uploads/article/believe1.jpg



پنج باور موفق‌ترین آدم‌های روی زمین ...

آیا هیچ وقت آدم‌های شاد و موفقی را که به رویاهای شان رسیده‌اند، دیده‌اید؟ تا حالا دل تان خواسته از آن‌ها بپرسید نظرشان درباره خودشان چیست و اصلا دنیا را چطوری می‌بینند؟ سال‌هاست که درخصوص افراد استثنایی که در تجارت، ورزش و دیگر رشته‌ها موفق اند، تحقیق می‌شود. در این سال‌ها بعضی باورهای مهم و اساسی درباره این انسان‌های موفق سالم و شاد به اثبات رسیده است. اگر شما هم دوست دارید شادتر باشید و زندگی در کنترل خودتان باشد، بهتر است با ما همراه شوید و چند هفته ای را با این 5 باور مهم طی کنید. باروهای ما پنجره ای هستند که ما از آن به دنیا نگاه می‌کنیم.آن‌ها تمام زمینه های زندگی‌مان را شکل می‌دهند. اگر تصمیم بگیرید با نظر مثبت به زندگی نگاه کنید، دیدگاه شما خوش بینانه و قدرتمند می‌شود و خیلی زود از این طرز برخورد با دنیای اطراف تان بهره می‌برید.

 

خودتان بهتر از هر کسی خودتان را می‌شناسید : مردی یک شب کلید خانه‌اش را گم کرده بود و نمی‌توانست وارد خانه شود. او بیرون منزل در نور چراغ کوچه دنبال کلیدش می‌گشت. کمی بعد همسایه‌اش او را دید و به کمک او آمد تا با هم کلید را پیدا کنند. اما بی فایده بود. پس از کلی جستجو همسایه از او پرسید: اگر تو کلید را در منزل گم کرده ای، چرا در خیابان دنبال آن می‌گردی؟ مرد پاسخ داد: چون در خیابان نور بیشتر است! حالا تصور کنید شما جهت و معنای زندگی را گم کرده‌اید. اگر از مردم بپرسید اهداف شما در زندگی چه باید باشد، درست مثل این است که در خیابان دنبال کلیدی بگردید که درخانه جا گذاشته‌اید. هیچ کس به شما نمی‌تواند بگوید چطور به زندگی‌تان معنا ببخشید. روش دیگران به درد شما نمی‌خورد. شما باید درون خودتان را جستجو کنید. حتی اگر یک عمر برای یافتن پاسخ‌های خود جای دیگری را جستجو کرده‌اید، به محض این که به درون خودتان رجوع کنید، می‌بینید که پاسخ سوال های زندگی برای شما روشن می‌شود.


1 - اگر گام به گام پیش بروید، به هر چه بخواهید می‌رسید :

 

حقیقت این است که هر نوع مهارتی را می‌توان یاد گرفت، هر مشکلی را می‌شود حل کرد و هر کاری را می‌توان به نتیجه رساند، فقط اگر مرحله به مرحله پیش بروید و کارهای بزرگ را به قسمت‌های کوچک‌تر تقسیم کنید. وقتی یک کار بزرگ را به چند مرحله کوچک‌تر تقسیم کنید، انجام آن آسان‌تر می‌شود و دیگر به نظرتان سنگین نیست. ما ناخودآگاه در بسیاری موارد این کار را انجام می‌دهیم. مثلا وقتی قرار است یک شماره تلفن را به خاطر بسپاریم، اعداد آن را 3 تا 3 تا یا 2 تا 2 تا حفظ می‌کنیم. نکته مهم آن است که اگر می‌خواهید دیوار بین خود و رویاهای زندگی‌تان را بردارید، بهترین کار آن است که آجر به آجر پیش بروید تا به هدف تان برسید.

 

2 - اگر روش شما جوابگو نیست، آن را عوض کنید:

 

دکتر اسپنسر جانسون، نویسنده کتاب چه کسی پنیر من را برداشت، فرق بین آدم‌ها و موش‌ها را این طور توصیف می‌کند. وقتی یک موش حس می‌کند تلاش‌هایش به نتیجه نمی‌رسد، روش خود را عوض می‌کند، اما وقتی آدم‌ها حس می‌کنند کاری که انجام می‌دهند به نتیجه نمی‌رسد، عصبانی و خسته می‌شوند و دوست ندارند روش خود را عوض کنند. حتی گاهی اگر کسی راهکار تازه ای را به آن‌ها نشان دهد، حالت دفاعی به خود می‌گیرند و می‌گویند: «من همیشه این کار را همین طور انجام داده‌ام. »یا من آدمی این مدلی هستم. در اصل این آدم‌ها از پذیرفتن راهکار تازه و انجام آن می‌ترسند و حس می‌کنند ترس شان به این معناست که دیگر روش‌ها اشتباه است. همیشه آنچه به نظر ما طبیعی و صحیح به نظر می‌رسد، در اصل محصول باورهایتان است و به ندرت نشان دهنده همه احتمالات و امکانات پیش رویمان یا تخمین صحیحی از توانایی‌هایمان است. اگر واقعا می‌خواهید در زندگی خود نتایج متفاوتی به دست بیاورید باید از حصاری که به منظور راحتی دور خود کشیده‌اید، پا را فراتر بگذارید و راهکارهای متفاوتی را امتحان کنید.

 

3 - شکست وجود ندارد :

 

تنها شکستی که در زندگی وجود دارد، این است که دست از یادگیری بردارید. جز این مورد هر نتیجه ای که پیش رویتان می‌آید، بازتابی است که به شما می‌گوید آیا راهکار انتخابی شما را به هدف نزدیک‌تر کرده یا دورتر. آدم‌هایی که به اهداف شان می‌رسند، یک خصوصیت مشترک دارند، آن‌ها از شکست و اشتباه نمی‌ترسند، چون می‌دانند هر اشتباه یا شکست فرصتی است برای یادگیری که باید از آن استفاده کرد شکست، لازمه یاد گرفتن است.

 

4 - شما همین حالا در حال شکل دادن به آینده‌تان هستید :

 

تفاوت بارزی که میان افراد موفق و ناموفق وجود دارد، این است که افراد موفق در حال زندگی می‌کنند اما افراد ناموفق در گذشته سیر می‌کنند. اگر دائم به گذشته بچسبید، تمام زیبایی‌ها و فرصت‌هایی را که زندگی در حال حاضر به شما ارزانی کرده از دست می‌دهید. اگر هم در حال زندگی کنید به سرعت می‌توانید فرصت‌های رسیدن به اهداف تان را صید کنید.

 

5 - مهم نیست در گذشته چقدر تلاش کرده‌اید. هر لحظه از هر روز زندگی فرصت تازه ای است تا به خوشبختی و موفقیت نزدیک‌تر شوید.

 

اگر بار دیگر ترس‌های قدیمی و باورهای محدودکننده مانع شادی و موفقیت شما شدند، آن‌ها را در ذهنتان متوقف و در درون تان افکار مثبت و خوش بینانه را جایگزین افکار منفی کنید. قدرت باورهای مثبت آنقدر زیاد است که می‌توانید به کمک آن‌ها از تمام لحظات زندگی پلی برای موفقیت بسازید.

محمدکاظم نگین تاجی

http://abasmanesh.com/uploads/article/Mind-Control.jpg


مدیریت ذهن در فرآیند رسیدن به موفقیت

برای آنکه انسان موفقی باشید و در زندگی به اهداف خود برسید باید کنترل فکر و ذهن خود را در دست بگیرید.


۱) من می توانم، پس انجام می دهم:


معمولاً تزریق عوامل محرک به فرد برای فرار از بحران و رسیدن به مرحله ای که آن را موفقیت می نامیم، مهم ترین قسمت کار هر فرد است. بیان جملاتی همچون «می توانم، پس حتماً می توانم انجام دهم» دارای اعجاز نهفته ای هستند که هر فرد را در هر مرحله از خود دگرگون کرده و بیش از پیش مصمم می سازد.


۲) هرگز رهایش نمی کنم:


بی شک هیچ فردی نمی تواند همواره در انجام امور مورد نظر موفقیت و کامیابی را در مرحله نخست و اولین آزمایش تجربه کند پس اعتقاد به جمله «هرگز رهایش نمی کنم» می تواند سرآغاز محکمی برای بازگشت به چرخه تلاش و آزمایش دوباره امور باشد.

 

۳) از دیگران یاد می گیرم:

 

این یادگیری می تواند شامل ۲ بخش عمده باشد؛ نخست یادگیری و به نوعی عبرت از خطاهای دیگران و دوم یادگیری و الگوبرداری از موفقیت های آنان. چه بسا در گوشه گوشه شکست آنها نکات راهنما گونه ای برای رهنمون ساختن شما به سوی موفقیت وجود داشته باشد. الگوبرداری از موفقیت آنها نیز می تواند سوق دهنده شما به سکوهای برتر زندگی تلقی شود.


۴) می پذیرم که اشتباهاتی داشته ام:


خیلی جالب است وقتی قبول می کنید که اشتباهاتی در زندگی داشته اید. بیشتر از هرکسی به خود کمک کرده اید که در کمترین مدت قدم در راه اصلاح اشتباهات و رسیدن به کامیابی بردارید.
چه بسا مقاومت بتواند کامیابی شما را به تاخیر بیندازد.

محمدکاظم نگین تاجی